کانون فرهنگی السابقون مسجد امام جعفر صادق (ع)شهر سرخنکلا

کانون فرهنگی السابقون مسجد امام جعفر صادق (ع)شهر سرخنکلا

پیامکهای زیبا در مورد نیمه شعبان

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

پیامک به مناسبت میلاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف

ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد
بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد
سوگند به هر چهارده آیه نور
سوگند به زخم های سرشار غرور
آخر شب سرد ما سحر می گردد
مهدی به میان شیعه برمی گردد
یا امام زمان انتظار هم از نیامدنت بی تاب شد...

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی............چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی
خلیل آتشین سخن ؛ تبر به دوش بت شکن..............خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
برای ما که خسته ایم نه؛ ولی................................برای عده ای چه خوب شد نیامدی
تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام.......................دوباره صبح؛ ظهر ؛ نه غروب شد نیامدی

بر چهره پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور مهدی صلوات
تا امر فرج شود مهیا بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات

هنوزم انتظارو انتظار است هنوزم دل به سینه بی قرار است

کاش می شد در میان لحظه ها لحظه ی دیدار را نزدیک کرد
میلاد نور پیشاپیش مبارک
خدانگهدار

کاش می شد اشک را تهدید کرد مدت لبخند را تمدید کرد
میلاد نور پیشاپیش مبارک

به امید روزی که متن تمام اس ام اس ها یک جمله باشد و آن : مهدی آمد

سر راهت در انتظارم ..... برده هجرت صبر و قرارم ...... جز ظهورت ای گل زهرا ..... به خدا حاجتی ندارم
کجایى اى همیشه پیدا از پس ابرهاى غیبت؟

سوسوی ستارگان آسمان در التهاب انتظار فرج توست
پس بیا و آسمان و زمین را گلستان کن که این خانه ، خانه توست


تفعل زدم نیمه ی شب به قرآن / کتابی که از وحی شیرازه دارد
برای دلم آیه ی صبر آمد / ولی نازنین ،صبر ، اندازه دارد. . .
( اللهم عجل لولیک الفرج)
 

  این همه لاف زن و مدعی اهل ظهور پس چرا یار نیامد که نثارش باشیم
سالها منتظر سیصد و اندی مردانیم آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهید به گمانم که بنا نیست یارش باشیم. . .

روزی در برگه تقویم خواهند نگاشت
تعطیل رسمی – روز ظهور حضرت ولی‌عصر«ع»
ولادت امام مهدی(عج) بر شما مبارک 
 

  اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره
و المستشهدین بین یدیه. . .
 

  ای منتظران گنج نهان می آید / آرامش جان عاشقان می آید
بر بام سحر طلایه داران ظهور / گفتند که صاحب الزمان می آید. . .
میلاد آقا امام زمان بر همگان مبارک

  سِرّی که فقط خدا از آن آگاه است / مهدی گل بی خزان آل الله است
ای منتظران حضرتش برخیزید / پیغام دوباره سحر در راه است. . .
 

قائم آل نور، یا مهدی / عطر سبز حضور، یا مهدی
تا همیشه صبور می مانیم / در هوای ظهور، یا مهدی
اینک که شده ولادتت ای جانا / جلوه نور به دنیا بنما یا مهدی
 

غیر از تو مرا دلبر و دلدار نباشد / دل نیست هر آندل که ترا یار نباشد
شادم که غم هجر توگردیده نصیبم / بهتر ز غم هجر تو غمخوار نباشد. . .
ولادت امام مهدی(عج) بر شما مبارک

  بود محرابم ابروی تو ای دوست / نمازم جانب کوی تو ای دوست
اگر حبل المتین فرموده قرآن / نباشد غیر گیسوی تو ای دوست. . .
 

  در تمنای نگاهت بی قرارم تا بیایی / من ظهور لحظه ها را می شمارم تا بیایی
خاک لایق نیست تا به رویش پا گذاری / در مسیرت جان فشانم گل بکارم تا بیایی. . .

خواهی که در پناه کرامات سرمدی / ایمن شوی زفتنه و ایمن زهر بدی
لبریز کن زعطر گلِ نور سینه را / با ذکر سبز یک صلوات محمدی. . .
تعجیل در فرج آقا صلوات
 

آهوی رمیده ای که بر می گردی / پیغام سپیده ای که برمی گردی
گفتیم شبی سیاه از غم داریم / انگار شنیده ای که بر می گردی. . .
 

بی خبر از همه عالم زتو خواهم خبری یا فرج الله
دلخوشم گر زتو آید خبر مختصری یا فرج الله

- کاش می‌شد واژه‌ها را شست و انتظار را تفسیر کرد ولی افسوس...

- آقا جان! حیف نیست ماه شب چهارده پشت ابرهای تیره و پاره پاره پنهان بماند؟ حیف نیست دیده را شوق وصال باشد ولی فروغ دیده نباشد؟!

- مهدی جان!

به روسیاهی‌مان نگاه نکن و به دستهایمان که خالی و گنهکارند، قلبمان را ببین که هر روز، صبح و شام تو را می‌خوانند.

- تو خواهى آمد و یاس‏ها و نیلوفرهاى «سرکش‏» را به دعوت خواهى خواند و حضور تو تسلاى دل یاس‏هاى کبود خواهد بود.

- مهدی جان بیا و دنیاى دل را به بوى خوش فطرت پر کن. دل‏هایى که همواره در سرزمین نیمه شب تو را مى‏خوانند و به عشق تو در آسمان مکاشفه پرواز مى‏کنند.

به انتظار تو نشستن، اشتباه ماست ، به انتظار تو باید ایستاد. . .

(میلاد مبارک)

ما غایبیم، او منتظر آمدن ماست. . .

(میلاد مبارک)

هر روزی که می گذرد، یک روز به ظهور امام زمان نزدیک تر می شویم

اما به خود امام زمان چطور . . . ؟

یا مهدی ، ای نقطه شروع شفق، ای مجری حق

میلاد تو قصیده بی انتهاییست که تنها خدا بیت آخرش را می داند

بیا و حسن ختام زمان باش. . .

خدایا با نور امام مهدی، همه‌ی تاریکی‌ها را روشن کن

(میلاد نور مبارک)

خداوندا رسان از ما سلامش / به گوش ما رسان یارب کلامش

بسوز سینه ى مجروح زهرا / نما تعجیل در امر قیامش

(عید شما مبارک)

آمدنت چون رستاخیز، عدل گستر است و چون سپیده صبح

نوید آغازی دوباره برای همه خوبی هاست. . .

میلاد مهدی موعود مبارک باد

میلاد با سعادت منجی عالم بشریت، برپاکننده قسط و عدل

منتقم خون حسین(ع)، حضرت ولیعصر، امام زمان،

مهدی موعود (عج) بر عموم شیعیان جهان مبارک باد. . .

.جلوه گل عندلیبان را غزلخوان می کند / نام مهدی صد هزاران درد درمان می کند

مدعی گوید که با یک گل نمی آید بهار / من گلی دارم که دنیا را گلستان می کند. . .

بر منتظران این خبر خوش برسانید / کامشب شب قدر است همه قدر بدانید

با نور نوشتند به پیشانی خورشید / ماهی که جهان منتظـرش بود درخشید. . .

عید شعبان مبارک

یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت / یک قدم مانده، زمین شوق شکفتن دارد. . .

میلاد منجی عالم بر شما مبارک

بشکفت به شوق و شعف و زمزمه امشب / گل از گل لبخـند بنی فاطمه امشب

مرغان بهشتـی شده آواره مهدی گـردند به دور و بــرِ گهـواره  مهدی. . .

ای راهنمای خلق مسلمان خوش آمدی / ای در زمانه ثانی سلمان خوش آمدی

ای یکه تار صفحه تاریخ انقلاب / ای سرفراز صحنه ایمان خوش آمدی

میلاد امام زمانبر شما مبارک

ای دل شیدای ما گرم تمنای تو /  کی شود آخر عیان طلعت زیبای تو

نیمه شعبان بود روز امید بشر / شادی امروز ماست نهضت فردای تو. . .

خیزید حضور پسر فاطمه امشب / لبیک بگویید به مهدی همه امشب

چه خوشست من بمیرم به ره ولای مهدی / سر و جان بها ندارد که کنم فدای مهدی

میلاد امام زمان بر شما مبارک

آمد گه شادمانی ای مردم / آن وعده ی آسمانی ای مردم

ای زنده دلان ظهور نزدیک است / هنگام ظهور نور نزدیک است

آن ماه به چاه رفته باز آید / قائم به اقامه ی نماز آید . . .

سعید و مسعود است ، حجت معبود است

گل چمن آرا ، مهدی موعوداست

عید شما مبارک

گـوش همه بر زمـزمه یارب مهدی است /  ای منتظران مژده که امشب شب مهدی است

الا ای آخرین آوای سرمد کجایی مهدی آل محمد  / بیا آقا همه چشم انتظارند گل زهرا دگر طاقت ندارند

خدایا با ظهور آیه ی نور بده شادی به دلهای پر از شور  / دلم می میرد با داغ جدایی بیا یابن الحسن آقا کجایی

بیا مهدی بگویم من همه روز

به عادت خوانمت هر روز با سوز

ولی غافل از ان کردارهای نا پسندم

که میگوید نیا مهدی زود است امروز

گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی /  پیشش اگر از ما شکایت کرده باشی

حتی اگر بی آنکه مشتاقان بدانند / یک شب نمازی را امامت کرده باشی

یا در لباس ناشناسی در شب قدر / از خود حدیثی را روایت کرده باشی

پس مرمکهای نگاه ما عقیم ا ند / تو حاضری بی آنکه غیبت کرده باشی. . .

خداوندا رسان از ما سلامش / به گوش ما رسان یارب کلامش

بسوز سینه ى مجروح زهرا / نما تعجیل در امر قیامش. . .

(عید شما مبارک)

تو را گر طول غیبت کرده محزون /  شدم از انتظارت من جگر خون

بود صبر تو از صبر الهی /  چه سازم من به این قلب بر از خون. . .

چه شود بیاید آن روز که به تو رسیده باشم / به هوای دیدن تو ز هوا رهیده باشم

همه عمر من به یاد تو گذشته نازنینا / نکند که من بمیرم و تو را ندیده باشم. . .

(به امید ظهورش ، میلاد آقا مبارک)

اگر مهدی زهرا باز گردد / جهان آیینه اعجاز گردد

سرم را پیش پایش می گذارم / که با خاک رهش دمساز گردد. . .

مرا به غیر تو نبود پناه مهدی جان / که من گدایم و هستی تو شاه مهدی جان

در انتظار تو شام ها گذشت عمر عزیز/ نگشت حاصل من غیـر آه مهـدی جان. . .

بگو چگونه تو تدبیر می کنی اقا؟ / چرا در امدنت دیر می کنی اقا؟

دل تمامی عشاق دوره گردت را / چقدر ساده غزلگیر می کنی اقا؟. . .

یک پرسش ساده کلید قفل دل شد / آیا تو مولای خودت را دوست داری؟

آیا به یاد یوسف تنهای زهرا / در غیبتش خونین دل و چشم انتظاری . . . ؟

دیریست که ما منتظر روی تو هستیم / ما بند نجابت به تن اسم تو بستیم

دیریست که دلداده ما خانه نشین است / جای قدمش بوسه به صد چاک زمین است. . .

اى گل که ولاى تو در جان من است / داغ غم دورى تو مهمان من است

یک لحظه بیابه جان زهرا سوگند / جاى قدمت به روى چشمان من است. . .

کاش مهدى به جهان چهره هویدا مى‏ کرد / گره از مشکل پیچیده ى ما وا مى ‏کرد

کاش مى ‏آمد و با آمدنش از ره لطف / قبر مخفى شده ى فاطمه پیدا مى ‏کرد. . .

اى وارث ذوالفقار مولا برگرد! / اى نور دو چشم آل طاها، برگرد

ما شعله به شعله سوختیم از غم یاس / اى منتقم حضرت زهرا، برگرد. . .

گفتم که روی خوبت،از من چرا نهان است؟ / گفتا تو خود حجابی ، ورنه رخم عیان است

گفتم که از که پرسم ، جانا نشان کویت ؟ / گفتا نشان چه پرسی،آن کوی بی نشان است

گفتم مرا غم تو ، خوشتر ز شادمانی / گفتا که در ره ما ، غم نیز شادمان است

گفتم که سوخت جانم، از آتش نهانم / گفتا آن که سوخت او را، کی ناله یا فغان است

گفتم فراغ تا کی؟گفتا که تا تو هستی / گفتم نفس همین است ، گفتاسخن همان است

گفتم که حاجتی هست ، گفتا بخواه از ما / گفتم غمم بیفزا، گفتا که رایگان است

گفتم ازم بپذیر،این نیم جان که دارم / گفتا نگاه دارش،غمخانه ی تو جان است

عزیز دیدنت را بهانه بسیار داریم اما بها نه

خدایا!

آنچنان زمین گیرم نکن که هنگام ظهور مولا توان برخاستن نداشته باشم...

اللهم عجل لولیک الفرج

مهدی جان!

روا بود که گریبان ز حجر تو پاره کنم...

دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم...

اللهم عجل لولیک الفرج

تا کسی رخ ننماید ز کسی دل نبرد

دلبر ما دل ما برد و ز ما رخ ننمود

اللهم عجل لولیک الفرج

اگر تو نیایی سیلی ظالمان همیشه بر گونه مظلومان می خورد و صدای ظالم همه جا به گوش می رسد...

اللهم عجل لولیک الفرج

کامل بتاب و رخ بنما...

اگر تو یاری کنی جسمم آرام می گیرد...

پس فکری برای دل بی تابم کن...

اللهم عجل لولیک الفرج

فقط توئی که می توانی داد عدالت سر دهی ... چون تو زاییده حقی...

اللهم عجل لولیک الفرج

با نور نوشتند به پیشانی خورشید / ماهی که جهان منتظـرش بود درخشید. . .

عید شعبان مبارک

مبارک باد میلاد تو، ای معراج خاکیان و ای سراج افلاکیان؛ ای آینه ایمان، یا صاحب الزمان!

امشب دل بیدارم، دارد سحری دیگر
وز زمزمه ام بر دل، ماند اثری دیگر
در سامره می بینم، قرص قمری دیگر
از نسل علی آمد خیر البشری دیگر
*سالروز شکفتن دوازدهمین گل بوستان امامت و ولایت خجسته باد*

برخیز که حجت خدا می آید
رحمت ز حریم کبریا می آید
از گلشن عسگری گذر کن که سحر
بوی گل نرگس از فضا می آید.
*میلاد مولای مهربانی و امید زندگانی، تبریک و تهنیت*

خجسته باد بزم قدسیان در صبحی که آفتاب زمین و آسمان، به زیر سقف خانه نرگس طلوع می کند.

یا اباصالح،
شب میلاد تو، هنگامه گشودن پنجره های امید است به روی بغضِ ستم دیدگان بی پناه تاریخ.
میلاد امید مستضعفان و آخرین امام شیعیان مبارک

روشن شد از این عید، جهان تاریک
یا رب بنما ظهور مهدی نزدیک
در گلشن زهرا، گل نرگس بشکفت
شد نیمه ی شعبان، به محمد تبریک
*میلاد آخرین شکوفه ی باغ احمدی، حضرت مهدی(عج) مبارک*

مژده که ایام ظفر می رسد
بوی گل نرگس تر می رسد
این شب آشفته به سر می رسد
جلوه ی لبخند سحر می رسد
ولادت باسعادت آخرین مرد نجات، منبع خیر و برکات، مهدی موعود مبارکباد

ای عزیز اکنون همه ی دلها به تو بسته و همه ی چشمها نگران توست.
 سلام بر تو که آمدی تادین را عزت دهی، مومنان راسرور بخشی، منافقان راسرکوب کنی
و خاطره ی پیامبر (ص) وعلی (ع) وامامان پاک از نسل حضرتش را دردلها زنده کنی.
سالروز میلادت بر تو و بر تمام عاشقانت مبارک.

این گلبن نرگس ز کدامین چمن است
کز نور جمال، ماه هر انجمن است
سرتاسر کائنات در نور و سرور
از یمن قدوم حجت بن الحسن است
//* درخشش دوازدهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت مبارک  *\\

گوش جانم این شنفته، جبرئیل وحی گفته
خیزید ای دل های خفته، لاله ی نرگس شکفته
میلاد مسعود آخرین بت‌شکن، حجت بن الحسن مبارک

اى کاش روزهاى «غفلت» ما از شب هاى «غیبت» او طولانى تر نبود.
حتى اگر امام از چشم ما غایب باشد، باز هم ما از چشم او غایب نیستیم.
در این روز مبارک دعا کنیم از منتظران حقیقی مولا باشیم

ای دل شیدای ما، گرم تمنّای تو
کی شود آخر عیان طلعت زیبای تو
گر چه نهانی ز چشم، دل نبود ناامید
می رسد آخر به هم چشم من و پای تو
نیمه ی شعبان بود روز امید بشر
شادی امروز ما نهضت فردای تو

گرفته ملک حق/ ز مقدمش رونق/به گوش جان آید/ندای جاء الحق

ولادت آخرین ذخیره ی الهی، بهار دلها، یوسف زهرا، تبریک و تهنیت

فردا.............
 فردا...............
آری فردا.....
چه فرخنده روزیست فردا...
میلادت ای محمد خوی ای علی منش ای زهرا سرشت و ای یوسف حسین جمال مبارکباد
بر تو
بر مادرت
بر پدرت و تمام اجداد و نیاکان پاک سرشتت
برای آمدنت دعامیکنم

آمد گه شادمانی ای مردم
آن وعده ی آسمانی ای مردم
ای زنده دلان ظهور نزدیک است
هنگام ظهور نور نزدیک است
آن ماه به چاه رفته باز آید
قائم به اقامه ی نماز آید

مهدی نظری به ما عنایت کن
مارا به صراط خود هدایت کن
مهدی! اگر از منتظرانت بودیم
چون دیده ی نرگس نگرانت بودیم
با این همه روسیاهی و سنگدلی
ای کاش که از همسفرانت بودیم

میلاد دوازدهمین گل بوستان امامت و ولایت، امام عصر و الزمان مبارک.

بیا موعود هنگام قیام است
جهان مجروح یک جو التیام است
زمان لبریز شوق و انتظار است
زمین بر رجعتت امّیدوار است
بیا امشب شب قدر است ما را
علمدار تو در صدر است ما را
میلاد آخرین شکوفه ی باغ احمدی، حضرت مهدی(عج) مبارک.

اهل آسمان و زمین بوسیله ی ظهور او خوشحال می شوند. پرندگان هوا
و ماهیان دریا نیز با ظهور او شادی می کنند.     امام صادق علیه السلام
سلامتی و تعجیل در فرجش "صلوات"

بگو با خستگان ، صبح سعادت سر زد از خاور
مشام جان معطر می شود ار نکهت دلبر
سحر بشگفت در دامان نرجس نوگل زهرا
تبسم می کند منجی عالم بر رخ مادر
خدایا عیدی ما را ظهور او عنایت کن
که ما را جز ظهور او نباشد حاجتی دیگر

اندر آیینه ی دل، عکس شهی می طلبم
به حریم حرم دوست، رهی می طلبم
روز و شب ناله زنان، ندبه کنان، اشک فشان
از خدا دیدن رخسار مهی می طلبم

مُردم به خدا از غم هجران و جداییای دلبر دور از نظرم پس تو کجایی
بر حال دل زار، تو خود خوب گواهی/ جز عشق تو ما را نبود هیچ گناهی

ای چاره ی درخواستگان ادرکنی
ای مونس و یار بی کسان ادرکنی
من بی کسم و خسته و مهجور و ضعیف
یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی

تا کی در انتظار تو شب را سحر کنم
شب تا سحر به یاد رخت ناله سر کنم
ای غایب از نظر، نظری کن به حال من
تا چند سیل اشک روان از بصر کنم

!...che entezare ajibi
to beine montazeran ham
! azize man che gharibi
ajibtar ke che asan
nabudanat shode adat
che kudakane sepordim
del be bazie ghesmat
?! che bikhial neshastim! che kusheshi, che vafaee
:faghat neshaste vo goftim
" !khoda konad ke biaee "

در غم هجر رخ تو در سوز و گدازیم
تا به کی زین غم جانکاه، بسوزیم و بسازیم
آید آن روز که در باز کنی، پرده گشایی
تا به خاک قدمت، جان و سر خویش ببازیم

جای امام زمان-عج در دل و جان ماست؛ مواظب باشیم آقا را خانه خراب نکنیم.

عمریست که از حضور او جا ماندیم
در غربت سرد خویش تنها ماندیم
او منتظر است تا که ما برگردیم
ماییم که در غیبت کبری ماندیم

محض یار مهربان، آن مونس و آرام جان
ناله از دل سر دهم، وز هجر او اشکم روان
کاش می گشتی عیان ای شمس هستی بخش جان
می نمودی زنده دل های تمام انس و جان


این دیده نیست قابل دیدار روی تو/ چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را
تو در میان جمعی و من در تفکّرم/ کاندر کجا روم و پیدا کنم تو را

اگرچه...
او یوسف دلربای زهراست/ با هیچ گهر خریدنی نیست
با دیده ی از گناه لبریز/ آن روی چو ماه دیدنی نیست
ولی...
تو مگو ما را بدان شه بار نیست/ با کریمان کارها دشوار نیست

بر منتظران این خبر خوش برسانید / کامشب شب قدر است همه قدر بدانید

با نور نوشتند به پیشانی خورشید / ماهی که جهان منتظـرش بود درخشید. . .

بشکفت به شوق و شعف و زمزمه امشب / گل از گل لبخـند بنی فاطمه امشب

مرغان بهشتـی شده آواره مهدی /  گـردند به دور و بــرِ گهـواره  مهدی. . .

در تمنای نگاهت بی قرارم تا بیایی 
من ظهور لحظه ها را می شمارم تا بیایی
خاک لایق نیست تا به رویش پا گذاری 
در مسیرت جان فشانم، گل بکارم، تا بیایی. . .


در انتظار باران نیست آنکه بذری نکاشته

زهی خجسته زمانی که یار باز آید
به کام غم‏زدگان غم‏گسار باز آید
اگر فدای امام زمان نخواهد شد
ز سر چه گویم و سر، خود چه کار باز آید

ویرانه نه آنست که جمشید بنا کرد
ویرانه نه آنست که فرهاد فرو ریخت
ویرانه دل ماست که هر جمعه به یادت
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ریخت

شاید آن روز که سهراب نوشت:
"تا شقایق هست زندگی باید کرد"
خبری از دل پر درد گل یاس نداشت
باید اینگونه نوشت:
هر گلی هم باشد، چه شقایق چه گل پیچک و یاس
زندگی بی مهدی
زندگی با غم‏هاست

اگر با آمدن "آفتاب" از "خواب" بیدار شویم نمازمان قضاست...

از ناکجای وجود بی مقدارم، تا آستان بی کران کوی تو، در میان سیلاب اشک،
پلی از نیاز می زدم. پلی از انتظار،
از غیبت تا ظهور

چه انتظار عجیبی
تو بین منتظران هم
عزیز من چه غریبی !
عجیب تر آن که چه آسان
نبودنت شده عادت
چه بی خیال نشستیم
نه کوششی ، نه ت
فقط نشسته و گفتیم :
خدا کند که بیایی

آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد
شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
آقا بیا تا با ظهور چشم هایت
این چشم های ما کمی تقوا بگیرد

اگرچه...
او یوسف دلربای زهراست/ با هیچ گهر خریدنی نیست
با دیده ی از گناه لبریز/ آن روی چو ماه دیدنی نیست
ولی...
تو مگو ما را بدان شه بار نیست/ با کریمان کارها دشوار نیست.

بخوان دعای فرج را دعــــــــــا اثــــــر دارد دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد
بخوان دعای فرج را و عـافــیــت بـطـلـــب که روزگار بســـی فتنه زیر ســـر دارد
بخوان دعای فرج را کـه یـوسـف زهــــــرا ز پشت پرده ی غیبت به ما نظـر دارد
بخوان دعای فرج را به یاد خیمه ی سبز که آخرین گل سرخ از همه خبـــر دارد

این عشق آتشین ز دلم پاک نمی شود
مجنون به غیر خانه ی لیلا نمی شود
بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند
هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود

پر از عطشم، مرا تو دریایی کن
سرشار از احساس و تماشایی کن
هر چند که ما بدیم و پیمان شکنیم
ای خوب بیا دوباره آقایی کن

خانه آرزوهایم
کلبه ای است کوچک در دشت شقایقها
که تو را کم دارد
راستی کی می آیی ؟

خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد - غم مخور آخر طبیب دردمندان خواهد آمد

عصر یک جمعه دلگیر،
دلم گفت: بگویم، بنویسم
که چرا عشق به انسان نرسیدست،
چرا آب به انسان نرسیدست،
و هنوزم که هنوز است، غم عشق به پایان نرسیدست
بگو حافظ دل‌خسته ز شیراز بیاید،
بنویسد که هنوزم که هنوز است،
چرا یوسف گم‌گشته به کنعان نرسیدست و
چرا کلبه احزان به گلستان نرسیدست
عصر این جمعه دلگیر،
وجود تو کنار دل هر بی‌دل آشفته شود حس
کجایی گل نرگس؟

قطعه گمشده ای از پر پرواز کم است
یازده بار شمردیم و یکی باز کم است
این همه آب که جاریست نه اقیانوس است
عرق شرم زمین است که سرباز کم است
***اللهم عجل لولیک الفرج***

کاش صاحب برسد ،بنده به زنجیر کند
ماجوانان همه را در ره خود پیر کند
کاش چشم گل زهرا به دل ما افتد
با نگاهش به دل غمزده تاثیر کند

مُردم به خدا از غم هجران و جدایی/ ای دلبر دور از نظرم پس تو کجایی
بر حال دل زار، تو خود خوب گواهی/ جز عشق تو ما را نبود هیچ گناهی

مست عشقم، مست یارم، مست دوست
مست معشوقی که عالم مست اوست
یا صاحب الزمان ادرکنی

نمی پرسم از هیچ کس از تو؛
که شأن هیچ پرسشی، پاسخی چون تو نیست
ای آقای آدینه ها

نه شرم و حیا ، نه عار داریم از تو
اما گله بیشمار داریم از تو
ما منتظر تو نیستیم "آقا جان"
تنها همه "انتظار" داریم از تو

خدایا !
تو آنچنانی که من دوست دارم...
پس مرا آنچنان کن که تو دوست داری
) اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه امین

 شکوفه نرگس بر دامان عطرآگین نرجس شکفت,

و آشیان دل هایمان را به شبنم نگاهش بر افروخت.

و گلبرگ خشکیده جانهایمان را به نسیم کلامش به بهار کشید.

کنون با دل هایی آکنده از شور و شعف میلاد آن خورشید پنهان,

و در  هاله ای از  غم انتظار شاخه های نرگس محبت خود را به پای آن امام  رئوف می فشانیم

  و طلوع آن خورشید را از پس ابر غیبت از خداوند طلب می کنیم. و زمزمه می کنیم :

"بگو با آن که می گوید به یک گل کی بهار آید       گل نرگس جهانی را گلستان میکند امشب "

ای مهربان پدر!

ای صبح امید!

شام فراغت بس طولانی شد و زندگی بی تو چه جان کاه گردید

اینک در صبحی دیگر می خواهیم به یاد تو نغمه سر دهیم که :

" ای پادشاه خوبان داد از غم تنهایی "

ای امیدواران!

بیایید در کنار هم  یاد آن آفتاب را در هنگامه میلادش گرامی داریم

و با دست های رو به آسمان ظهورش را از خدایش طلب می کنیم.

ای آخرین پیغام سبز!

نقاش صبا چمنها آراست و فراش خزان ورقها افشاند,

و بس بانگ مرغ و بوی گل برخاست, اما هنوز نوبت انتظار است و قیامت غیبت.

ما هم عریضه دلتنگ می خوانیم و هم نامه شکر طومار می کنیم. باشد که از این دوراهه منزل یکی به مقصد می رسد.

فراش خزان ورق بیافشاند           نقاش صبا چمن بیاراست

السلام علیک یا بقیه الله!

انتظار را نفیری دوباره باید کرد آن هنگام که زائیده اعتقاد پیوست و غم را دگرگونه باید معنا کرد

آن هنگام که فراق توست میلادت را بهانه کردیم تا گرد هم آییم

و درس اشتیاق و دلدادگی را با مشق انتظاری پویا مرور کنیم .

تو نیز ای منتظر به جشن ما نیز به پیوند باشد تا آن منتَظر نظری بما کند.

"سلام بر بهار مردمان و خرمی روزگاران "

صبحگاهان زمین با شبنم های انتظار به طراوت می نشیند .

خوشه های زرین عدالت از آسمان آبی می بارد و عطر گل نرگس دادگستر می شود در چکامه شیرین ظهور،

هستی تازه خواهد شد و درون می شکفد.

در عطش بهاران, روز تولد خورشید, همهمه شادیمان را به همراه غریو امید در گستره خاک بذرافشان می کنیم.

به نام خالق فصلها

از ورای رنگین کمان زیبا و در آسمان دنیا پرچمی نمایان شد که,

نوری از آن هویدا است و سروشی آسمانی نوید می دهد که,

پایان درد و هجران رسید .زمین سرگردان , در تمامی فصلها ,

گرد خورشید تابان می چرخد .... او نیز چشم به راه است ما هم در انتظاریم .

نمایشگاه امیر فصلها

هدیه کوچک ما به صاحب لحظه ها

هم چو خورشید تا به کی تنها

هم چو مهتاب تا به کی شبگرد

ای همایون همای پرده نشین

جان زهرا به آشیان برگرد

چشم به راهان پیشوایی مهر و عدالت

در روز ولادت

با نسیم دعا و استجابت هم نوایند که

سرش به سلامت و روزگار ظهورش نزدیک

و بر عاشقان دفترش هزاران تبریک

با تقدیم هزاران شکوفه دعا

برای سلامتی و ظهور مهدی منتَظر

عید ولادت بر شما و تمامی منتظران مبارک باد!

زمین , پر غرور

که قدمهایت را فرش گشته ,

و می نازد که پذیرای وعده حق الهی است ؛

و زمان , در سرور

که از آغاز هستی در انتظار تو سپری گشته و

و اکنون می داند که تا لحظه موعود دیگر چیزی نمانده ؛

و من , دلم دریای نور

نور امید فرارسیدن لحظه دیدار ؛

و بر لبم دعای ظهور

که دیری نخواهد گذشت که آن شب مسعود فرا رسد ,

و سحرگاه ندایت زمین را فرا گیرد .

عیدتان مبارک

خدایا! عیدی ما را ظهور سرشار از ظهورش قرار بده.

ای همراه منتظر , تاریخ هماره شاهد رویارویی حق و باطل و ایمان و کفر بوده است ؛

و منتظران امام موعود در انتظار تحقق وعده الهی ,

که سرانجام در زمین آنان را که ضعیف داشته شدند به امامت می گمارد .

زاد روز عدالت گستر تاریخ , او که با ظهورش داد را در زمین پر از تباهی می گسترد ,

و ظهورش گسترش رحمت و مهر است ,

بر تو که لحظه های انتظار را با دعا برای ظهورش میآرایی ، خجسته باد 0

جشن میلاد بی جلوه موعود چه لطفی دارد؛

مولای من ؛

تویی فریاد رس بی چارگان ؛

به ظهورش چشمانمان نورانی و دلهایمان غرق شادی.

عیدتان مبارک!

صبحگاهان

زمین با شبنم های انتظار به طراوت می نشیند

خوشه های زرین عدالت از آسمان آبی می بارد

و عطر گل نرگس داد گستر می شود

در چکامه شیرین ظهور ، هستی تازه خواهد شد

ودرون می شکفد در عطش بهاران روز تولد

خورشید همهمه شادیمان را به همراه غریو امید

در گستره ی  خاک بذر افشان می کنیم.

انتظار سهم ماست .....

منجیا !

یقین تو نیز منتظر، چشم بر اشاره خدا نشسته ای

در روز تولد خورشید همهمه شادیمان را به همراه غریو امید در گستره خاک

بذر افشان  می کنیم

امروز اگر ز دوریت غمگینم                      یک روز می آیی و تو را می بینیم

باران که تمام شد برایت از باغ                یک دسته گل محمدی می چینیم

هوهوی مرغزار

ترنم جویبار

ذکر مرغان نغمه ساز بر شاخسار

حکایتی است از بهار ، بهاری نه چون هر بهار

بهاری که او را بشد وامدار

به شکرانه کرده کردگار

به پاس کریمی پروردگار

که بنمود دلهایمان بی قرار

ز مهر جهان پریچهره گلعذار

که یعنی بود مهدی غمگسار

بیایید ای شیعیان تهنیت

فرستیم بر یکدیگر بیشمار

خاک مقدمتان بر دیدگان به ره ماندمان پایدار

ای سفر کرده سالیان سال ، ای عزیز!

آیا دیدگان همیشه به راهمان ،

در شکوه میلادت،

به پا بوس تو ،روشنی خواهد یافت !

یا ..... همچنان در حسرت حضور،

به سرور خواهد نشست ؟

یا صاحب الزمان (عج)

توفیق ما فراخوان شماست

به نمایشگاهی از کتب ،هدایا،

تزیینات و آثار هنری

در زمینه مهدویت.

باور گلی به به ذهن ساقه ای سبز

لیک خود چو غنچه بسته مانده ای

رسم غنچه نیست بسته ماندن

غنچه ی نرگس این زمان به ناز باز می شود

ما ظهور عطر را ز غنچه تا به گل شدن انتظار می کشیم

ای بهار ای مهمان دیر آینده !                  کم کمَک این خانه آماده است

تک درخت خانه همسایه هم                    برگ های تازه داده است

این همه می گویدم هر شب                  این همه می گویدم هر روز

باز می اید بهار رفته از خانه                      باز می آید بهار زندگی افروز

میلاد ابر پر بار رحمت

ستاره درخشان هدایت

چشمه جوشان عدالت

آخرین بازمانده خدا

حضرت بقیّه الله الاعظم را در فضایی آکنده ازرایحه جان بخش

امید وانتظار

همراه با کائنات

همگام با ملائک

هم ندا با انبیاء

به جشن و شادمانی می نشینیم.

دوباره همه از تو می گویند و می شنوند؛

شیرینی نام تو و شهد یادت به کامها می نشیند؛

دوباره طاقها برای نصرت تو قد علم می کنند؛

کاغذهای رنگی به شادباش تو در باد می رقصند؛

دوباره همه ی دیوارهای شهر با سر انگشتان احساس چراغان می شود.

امّا... کاش گفتن و شنودن از تو سهم همه ی ثانیه ها باشد و یاد آوریت همه ی دقایق را پر کند

و خدمت به تو انگیزه ی همه ی حرکتها شود!

کاش سینه مان صندوق صدقه ای شود و قلبمان سکّه ای نذر سلامتت !

کاش دردمان همیشه با توسل به تو آرام گیرد و دستمان جز به دعا برای توسل به آسمان نرود،

کاش انتظار تو زنگی باشد که از نافرمانیت بازمان دارد!

کاش حال و هوای همیشه دلمان به رنگ نیمه ی شعبان باشد...

از پنجره دلم که قابی شکسته دارد صدایت می زنم
نسیم نام تو بر لبهایم می وزد
خیال سبزت همیشه با من است
تو این جایی، در قاب پنجره هایی که رو به باغ خدا باز است
دستهایت طراوت و سبزی را تکرار می کند
از نگاهت ستاره و مهتاب می چکد
خورشید ذره‌ای از مهربانی توست
               اگر ابر می بارد
                            اگر گل می روید
                                        پرنده اگر می خواند
                                                      چشمه اگر می جوشد
                                                                  رود اگر می خروشد
                                                                                      برای توست
زیرا تو آن رویای صادقانه‌ای که ظهورت مرهم تمام زخمهاست
تو آن قدر زلال و پاکی که از غبار پنجره ها دلت می گیرد
شاید پیش از آمدنت باران ببارد و آسمان، تمام کوچه‌ها و خانه‌ها را بشوید
        ای سبز
                    ای بهار
                              ای نور
                                      ای امید
دستهای مهربانت را که از نوازش لبریز است
و نگاه روشنت را که آئینه صداقت است
دوست می دارم
بگو چشمهای ما کجا مهربانی نگاه تو را می نوشد
و دلهای ما کی با ظهور تو آرام می گیرد

1100 سال است کسی منتظر 313 مرد است. مرد شدن، چقدر زمان می‌خواهد ... !

کاش بودی تا دلم تنها نبود

تا اسیر غصه فردا نبود

کاش بودی تا فقط باور کنی

بی تو هرگز زندگی زیبا نبود

یک چشم زدن غافل از آن ماه نباشیم

شاید که نگاهی کند آگاه نباشیم

اما هنوز این مرد تنهای پرشکیب، با کولبار شوق خود راه می‌سپارد،

تا از دل این تیرگی، نوری برآرد ... و همچنان در هر کناری،

شمعی می‌گذارد، چرا که اعجاز انسان را، هنوز امید دارد ...

روزی ز سفر ، ستاره برمی‌گردد

عشق من و تو دوباره برمی‌گردد

تردید مکن ، بدون شک فردا شب

آن دلبر ماهپاره بر می‌گردد

خوابیم و حقیقت به خدا نیست به جز این

ما غایب و او منتظر آمدن ماست

عمریست که از حضور او جا ماندیم

در غربت سرد خویش تنها ماندیم

او منتظر است تا که ما برگردیم

ماییم که در غیبت کبری ماندیم

باز به انتظار تو جمعه غروب می‌شود

اگر بیایی از سفر آه چه خوب می‌شود

خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد

منجی عالم، پناه بی‌پناهان خواهد آمد

غم مخور ای فاطمه! ای بانوی پهلو شکسته!

مهدی‌ات با شیشه‌ی دارو و درمان خواهد آمد

دل‌مرده‌ایم بدون تو اما مسیح من

یک جمعه هم زیارت اهل قبور کن

از عشق تو گفتیم و نمک‌گیر شدیم

تا ساحل چشمان تو تکثیر شدیم

گفتند غروب جمعه خواهی آمد

آنقدر نیامدی که ما پیر شدیم

در راه عزیزی است که با آمدنش

هر قطب‌نما ، قبله‌نما خواهد شد

روز ظهور تو چه سر افکنده می‌شوند

آنها که در دعای فرج کم گذاشتند

تمنایی که از وصل تو دارم

که سر بر آستان تو گذارم

کتاب بسته بماند، اگر نیایی تو

رسول خسته بماند اگر نیایی تو

در مقدس آن خانه‌ای که می‌دانی

بلی! شکسته بماند اگر نیایی تو

یکی از جمعه‌ها جان خواهد آمد

به درد عشق، درمان خواهد آمد

غبار از خانه‌های دل بگیرید

که بر این خانه مهمان خواهد آمد

مهدی جان!

تا نیایی گره از کار بشر وا نشود

درد ما جز با ظهور تو مداوا نشود

اگر یک آسمان دل را

به قصد عشق بردارم

میان عشق و زیبایی

تو را من دوست می‌دارم

دلم یکی رو میخواد که زیبایی همه زیبایی‌ها رو یکجا داشته باشه ... نیمه شعبان مبارک

مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب

در دلم هستی و بین من و تو فاصله‌هاست

«السلام علیک یا ابا صالح المهدی روحی فداک»

الا مسافر صحرا خدا کند که بیایی

امید غایب زهرا خدا کند که بیایی

باد هم کم نکند سوز دل صحرا را

قطره‌ای عشق به آتش بکشد دریا را

این ترک خورده دلم وحشت این را دارد

که بمیرد و نبیند پسر زهرا را

شوق دیدار تو را قاصد بی رحم چه داند

آنقدر شوق به دیدار تو دارم که خدا می داند!

جهان در انتظار عدالت، و عدالت در انتظار مهدی است.

ای که بی نور جمالت نیست عالم را فروغی

تا به کی در پشت ابر غیبت کبری نهانی

پرده بردار از رخ و ما مردگان را جان ببخشا

ای که قلب عالم امکانی و جان جهانی

غبار آمدنت را ندیده قطره‏ی اشکی

اشاره‏ای به ظهورت نکرده دست دعایی

بیا عصاره‏ی حیدر بیا چکیده‏ی زهرا

بیا که بوی رسولی بیا که نور خدایی

شب غریبی‏مان می‏شود به یاد تو روشن

تویی که در همه شب‏ها ، چراغ خانه‏ی مایی

خبرم رسید امشب که نگار ، خواهی آمد

سر من فدای راهی که سوار ، خواهی آمد

به لبم رسیده جانم، تو بیا که زنده مانم

پس از آن که من نمانم، به چه کار خواهی آمد؟

غم و قصه فراقت بکشد چنان که دانم

اگرم چو بخت روزی به کنار خواهی آمد

منم و دلی و آهی، ره تو درون این دل

مرو ایمن اندر این ره که فگار خواهی آمد

همه آهوان صحرا سر خود گرفته بر کف

به امید آن که روزی به شکار خواهی آمد

کششی که عشق دارد نگذاردت بدینسان

به جنازه گر نیایی، به مزار خواهی آمد

به یک آمدن ربودی، دل و دین و جان خسرو

چه شود اگر بدین سان دو سه بار خواهی آمد

دامن پر از ستاره کنم شب ز اشک چشم

چون بنگرم به ماه و کنم یاد روی تو

محض یار مهربان، آن مونس و آرام جان

ناله از دل سر دهم و ز هجر او اشکم روان

قنوت سبز نمازم به التماس در آمد

چه می‌شود که مرا خیری از دعای تو باشد

عرش رحمان شد چراغان، لطف رحمان آمده

جبرئیل امشب ز شادی، تهنیت‏خوان آمده

مهدی جان!

بیا و دنیاى دل را به بوى خوش فطرت پر کن. دل‏هایى که همواره در سرزمین نیمه شب تو را مى‏خوانند

و به عشق تو در آسمان مکاشفه پرواز مى‏کنند.

آنگاه که با دست خالی، دعا می‏کنیم خدا کند که بیایی، شاید به ما می‏فرماید: «خدا کند که بخواهید».

السلام علی مهدی الامم و جامع الکلم

میلاد مسعودش بر جهانیان خجسته باد.

یک عمـر تو زخمــهای ما را بستــی
هر روز کشــیدی به سر ما دستــی
شعبان که به نیمه می‏رسد مهدی جان
ما تــازه به یادمان می‏آیـد هستــی

در شادی و غم به یادتان می‌مانم
هر عید به یادتان دعا می‌خوانم
آقای دلم! سید من! مهدی جان!
من عیدی خویش از شما می‌خواهم

صدف دین خدا را دُر یکدانه توئی
قدمی رنجه نما صاحب این خانه توئی
دگر بار نیمه شعبان، خجسته میلاد مولایمان فرا رسیده و باز دستهای خالی

و چشم امیدمان به آستان پر مهر عطوفت آن یار مهربان



گرچه شرمساریم، امّا تو را دوست داریم
ما را بپذیر و وجودمان را به عنایتی و نگاهی بنواز

مهدیا؛
چه کنم من که بیایی،
روزی دیگر،سالروز میلادی دیگر " تو راست"

حسرتت به دل، محبتت بجان، بارز آتش دیگر " تو راست"

جان خسته، روح حیران، در انتظار بارش دیگر " تو راست"

ای عزیز، با روئی خجل دست تمنا به سوی یوسف زهرا گشوده ایم باشد با عنایتی بر محفل سُرور ما،

که به بهانه خجسته میلاد با سعادتت برگزار می گردد

بر دیدگان حسرت آلود ما شایستگی بخش آنچنانکه بر دروازه سپید آرزوها، بلندای قامت تو را نظاره گر باشیم.


  • علی صباغی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی